سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و او را از قریش پرسیدند ، فرمود : ] اما خاندان مخزوم : گل خوشبوى قریش‏اند ، دوست داریم با مردانشان سخن گفتن ، و زنانشان را به زنى گرفتن . امّا خاندان عبد شمس : در رأى دور اندیش‏ترند و در حمایت مال و فرزند نیرومندتر . لیکن ما در آنچه به دست داریم بخشنده‏تریم ، و هنگام مرگ در دادن جان جوانمردتر ، و آنان بیشتر به شمارند و فریبکارتر و زشت کردار ، و ما گشاده زبان‏تر و خیرخواه‏تر و خوبتر به دیدار . [نهج البلاغه]
حامدم
 || مدیریت  ||  شناسنامه  || پست الکترونیــک  ||  RSS  ||
حامدم مال منه ...

مهتاب :: شنبه 86/10/15 ساعت 4:30 عصر

گفتم بمان بهر خدا ... گفتی خداخافظ
گفتم ببر با خود مرا...گفتی خداحافظ
گفتم تو از من در مسیرِ روشن ...ِ پیوند آخر ...چه دیدی جز وفا ...گفتی خداحافظ
گفتم نمی خواهی مرا؟!باشد..نخواه..اما ایکاش می گفتی چرا...گفتی خداخافظ
گفتم برو! باشد! خدا یارت... به دیدارت می آیم .. اما کی؟ کجا؟ گفتی خداخافظ
ای وای از دلبستگی.. ای داد از عادت... معتاد خود کردی مرا.. گفتی خداحافظ

mmmmmmmmmmmmmmmmmmmmmmmmmmmmmmmmmmmmm

کوچک که بودیم چه دل های بزرگی داشتیم.اکنون که بزرگیم چه دلتنگیم.کاش همان کودکی بودیم که حرف هایش را از نگاهش می توان خواند.اما اکنون اگر فریاد هم بزنیم کسی نمی فهمد و دل خوش کردیم که سکوت کرده ایم.... سکوت پربهتر ازفریاد توخالیست

زیبا نبود زندگی و به مرگ چیزی نمیگفتم

 

            آرزوهای ما امیدهای ما عشق ها و هوس های ما و حتی وفای ما همه موجی بیش نیستند که برمی خیزند و رشد می کنند و بالا می روند و بالا خره نقش زمین می شوند و در کرانه های زندگی لای شن ها و ریک ها فرو می روند

zzzzzzzzzzzzzzzzzzzzzzzzzzzzzzzzzzzzzzzzzzzzzz

 


نوشته های دیگران()


لیست کل یادداشت های این وبلاگ

تنها لحظه ناب
[عناوین آرشیوشده]

About Us!
حامدم
مهتاب
حامدم: گل ناز مامانی همین
Link to Us!

حامدم

Hit
مجوع بازدیدها: 8192 بازدید

امروز: 28 بازدید

دیروز: 5 بازدید

Archive


زمستان 1386

In yahoo

یــــاهـو

Submit mail